تفلد
سلامَلِیکُم.آقا کسری چی کار میکنی اونتو؟امروز که بابایی سرکار بود و مامانی داشت کارای خونه رو انجام میداد جنابعالی هوس بازی کردید و هی لگد میزدید که زدید کیسه ی مامانی رو پاره کردید. مامانی هم زنگ زد به بابایی شما که بدو بیا کسری خرابکاری کرده. بابایی هم تند و تند خودشو رسوند خونه و مامانی و تو رو برد بیمارستان کسری. تازه من پریشب خواب دیدم که به دنیا اومدی.باباجی هم که عجل مهلتش نداد و دو ماه پیش از پیش ما رفت. خیلی دوست داشت تو رو ببینه امّا نشد.حالا داره تو رو از اون بالا میبینه. ایشالا سالم و صالح به دنیا بیای. ...
نویسنده :
پریا(دختر عمو)
21:03