محرم
سلام عزیزم خوبی؟ خب زودی میرم سر اصل مطلب : ما (خانواده ....) چند ساله که تاسوعا عاشورا رو میریم فیروزکوه امسال که اولین محرّم زندگیت بود عاشورا رفتیم یه روستا که همه ی خونه هاش برای امام حسین نظری میدادن. خلاصه تو هم پسر خوبی بودی و گذاشتی مامانی قشنگ ناهارشو بخوره و بعد از اینکه مامان ناهارشو خورد تو ک خواب بودی از خواب بیدار شدی و شیرتو خوردی.ولی من یادم رفته بود موبایلمو بیارم اونجا ازت عکس بگیرم ولی مامان بابا کلّی ازت عکس گرفتن.منم تو خونه ازت چن تا عکس گرفتم ولی بقیش فیلمه.وقتی باهات حرف میزنیم قشنگ گوش میدی و واکنش نشون میدی مثلاً اگه با لبخند یا خنده باهات حرف بزنیم تو هم از غنچه خوشگل تر و از عسل شیرین تر میخندی ، بعضی م...
نویسنده :
پریا(دختر عمو)
12:53